The Waves

Life swings like a pendulum; backward and forward...

The Waves

Life swings like a pendulum; backward and forward...

موضوعات
بایگانی

۷۲ مطلب با موضوع «کتاب‌ستان» ثبت شده است

او گفت: به ما می‌گفتند تنها چیزی که آدم باید از آن بترسد، خودِ ترس است. اما من به این حرف اعتقاد ندارم. بعد اضافه کرد: خب، البته ترس شکل‌های گوناگونی دارد و زمان‌های مختلفی به طرف آدم می‌آید و از پا درش می‌آورد. اما ترسناک‌ترین کاری که می‌توان در چنین مواقعی کرد، این است که به آن پشت کنی و چشم‌هایت را ببندی. برای این‌که آن‌وقت گران‌بهاترین چیزی را که درونت هست، می‌گیری و به چیز دیگری تسلیم می‌کنی... 

هرگز آینه‌ای آن‌جا نبود... چیزی که دیدم روح نبود. خودم بودم. هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم که آن شب چقدر ترسیده بودم. هروقت آن ماجرا را به خاطر می‌آورم، به ذهنم می‌رسد که ترسناک‌ترین چیزِ دنیا خود آدم است. شما چه فکر می‌کنید؟ شاید متوجه شده باشید که این‌جا توی خانه‌ام اصلن آینه ندارم. 

می‌خواستم بگم مهم نیست چه آرزویی داشته باشی، مهم نیست چقدر تلاش کنی، چون هیچ‌وقت نمی‌تونی غیر از خودت چیز دیگه‌ای باشی. همین. #کتاب‌ستان

 نفر هفتم - هاروکی موراکامی - ترجمه‌ی محمود مرادی - نشر ثالث

+ عنوان از آنالی اکبری
۹۶/۰۸/۱۵ | ۱۷:۲۶
بلوط
من از شما خواهم خواست که خود را به گونه‌ای، در بستر مرگ در نظر بگیرید. البته امیدوارم که این وضعیت، پس از پنجاه سال یا بیشتر برایتان روی دهد. سپس، از شما می‌پرسم: آیا زندگی‌تان، سراسر آکنده از توفیقات و موفقیت‌های کامل بوده است؟ ممکن است پاسخ مثبت دهید و یا جوابتان منفی باشد. اگر پاسخ شما منفی باشد، پس باید بگویید علل و دلایلی که موجب گردید زندگی‌تان کاملن موفق نباشد چه بوده است؟ به خودتان وقت دهید، و سپس آن دلایل را با دقت و آهستگی، بر روی کاغذ بنویسید. اجازه ندهید که از پاسخ‌گویی به این سوال مهم طفره بروید و یا از نوشتن آن‌ها خودداری ورزید. فراموش نکنید که: هرقدر سوالی مهم‌تر باشد، به همان نسبت، پاسخ‌گویی به آن، در همین لحظه‌ی حالِ کنونی، از اهمیت بیشتری برخوردار است. این لحظه‌ی کنونی، یگانه زمانی است که شما به آن نیاز دارید و به طور مطمئن از آن برخوردارید. 

*دلیل اصلی‌ای که موجب گردید زندگی‌ام یک موفقیت کامل نباشد این است که من هرگز... (جای خالی را بر اساس آن‌چه از نظر خودِ شما، و تنها خود شما، حقیقت دارد پر کنید.) برحسب اولویت دلایل‌تان را مرتب کنید؛ مهم‌ترین دلیل را همواره در شماره‌ی نخست قرار دهید.
 
اینک این اظهارات غم‌انگیز و ناراحت‌کننده را به آرزوهای خوب و نیکو تغییر دهید. 
*برای آن‌که زندگی‌ام سراسر آکنده از موفقیت شود، کاش من... (تمایلات قلبی خود را به هدف بدل کنید.) اگر من این کارها را به انجام رسانده یا تجربه کرده بودم، پس به راستی زندگی‌ام را به عنوان یک حیات سراسر آکنده از موفقیت و سعادت در نظر می‌گرفتم.
 
شکی نیست که در این راه با عواطف، احساسات و باورهای محدود در مسیرتان مواجه خواهید شد؛ اندوه، خشم و ترس. و نیز باورهایی از این قبیل: من بی‌اندازه پیر شده‌ام تا بتوانم...، به قدر کافی پول در اختیار ندارم تا...، من به اندازه‌ی کافی باهوش نیستم، لازم است که هنوز منتظر بمانم، پیش از آن‌که بتوانم کاری انجام دهم نخست باید فلان کار را به اتمام برسانم و ...

یکی از کارهایی که به شما کمک خواهد کرد این است که اقداماتی مرحله به مرحله برای خود به وجود بیاورید و اهداف و آرزوهایتان را به شکل واقعیتی عملی و قابل اجرا درآورید. 

در تمام مدتی که به این کارها مشغولید، مراقب گفت‌وگوی ذهن باشید. منظورم این است که ذهن، همواره تمایل دارد بسیار پُرحرفی کند و انواع واکنش‌ها را در هنگام بروز وقایع، به ویژه مثبت، و آن هنگام که در تلاشید افکاری سازنده و مثبت‌گرایانه را در داخل روح و جانتان وارد سازید، به شما ارائه کند. فراموش نکنید که باورهای ذهنی شما، بر اساس برنامه‌ریزی‌های قدیمی شما شکل گرفته‌اند، بنابراین ذهن شما، در هر نوبت که مایلید فکر جدید و درخشان و مثبتی را به خودتان معرفی کنید، بی‌درنگ سر به شورش و عصیان می‌گذارد. پس باید به خوبی از این گفت‌وگوی ذهن آگاه باشید و با رفتاری مناسب، از آن استقبال کنید و به هیچ‌وجه تحت‌تاثیر داد و فریادهایش قرار نگیرید و از هیچ چیز بیمی به دل راه ندهید، زیرا این روند در ذهنتان کاملن طبیعی و معمول است. و به این نشانه است که فکر جدید شما، در حال ریشه‌دواندن در زمینِ باور ذهنتان است. 

ما موجودات بشر، خود را بسیار کم‌تر از آن‌چه قابلیت داریم، می‌پنداریم. من عمیقن معتقدم که ما می‌توانیم به تمام اهداف و آرزوهای مهم و اساسی زندگی‌مان، در طول عمر دست یابیم. اگر که بتوانیم قلب و روح و ذهن‌مان را با یکدیگر هماهنگ سازیم و با یاری گرفتن از تمام جنبه‌های وجودی‌مان، در اندیشه‌ی دست یافتن به این اهداف باشیم. #کتاب‌ستان

 پنج آرزو - گِی هِندریکز - ترجمه‌ی فریده مهدوی دامغانی - نشر تیر
۹۶/۰۸/۱۲ | ۱۴:۲۲
بلوط
(نیچه) او به شدت مبارزه کرد تا خوشبخت شود؛ ولی هرگاه شکست خورد، مخالف چیزی نشد که زمانی به آن مشتاق بود. او به چیزی متعهد ماند که به نظرش مهم‌ترین ویژگی انسانِ شریف بود: این‌که کسی باشد که "هرگز انکار نمی‌کند." 

نه هرچیزی که سبب می‌شود احساس بهتری پیدا کنیم خوب است، و نه هرچیزی که ما را می‌آزارد بد است. #کتاب‌ستان

 تسلی‌بخشی‌های فلسفه - آلن دوباتن - ترجمه‌ی عرفان ثابتی - انتشارات ققنوس

+ این کتاب می‌کوشد تا با استناد به آثار شش فیلسوف بزرگ راه‌حل‌هایی برای مشکلات روزمره‌ی ما ارائه کند. با خواندن این کتاب از سقراط می‌آموزیم که عدم محبوبیت را نادیده انگاریم؛ سنکا به ما کمک می‌کند تا بر احساس یأس و ناامیدی غلبه کنیم؛ و اپیکور بی‌پولی ما را چاره می‌کند. مونتنی راهنمای مناسبی برای درمان ناکارآیی ماست؛ عشاق دل‌شکسته می‌توانند با خواندن آثار شوپنهاور تسلی‌خاطر یابند؛ و کسانی که در زندگی با سختی‌های زیادی روبه‌رو هستند با نیچه همذات‌پنداری خواهند کرد.
۹۶/۰۸/۰۸ | ۱۰:۱۲
بلوط
پس از عزیمت شوپنهاور از وایمار، گوته بیتی برای او سرایید: اگر می‌خواهی از زندگی لذت ببری، باید برای جهان ارزش قائل شوی. 

جوهر هنر این است که یک مورد هنری برای هزاران نفر کاربرد دارد. در تمام بدبیاری‌های زندگی، کم‌تر به تقدیر فردیِ خود و بیش‌تر به تقدیر بشریت به عنوان یک کل، بنگرید. در این صورت رنج‌ها بیشتر قابل درک می‌شوند و هیچ حادثه‌ای منحصر به فردی مشخص شناخته نمی‌شود. و مجموعه‌ی گسترده‌ای از انسان‌هایی خواهیم بود که در طول تاریخ با مصادیق گوناگونی از یک رنج روبه‌رو بوده‌ایم. #کتاب‌ستان

تسلی‌بخشی‌های فلسفه - آلن دوباتن - ترجمه‌ی عرفان ثابتی - انتشارات ققنوس
۹۶/۰۸/۰۷ | ۰۷:۱۹
بلوط
فلسفه‌ی مونتنی، فلسفه‌ی سازش است: بدترین مصیبت ما خوارشمردن وجودمان است. 

همه‌کس هرچه را که مرسوم خود او نیست وحشیانه می‌خواند؛ ما غیر از باورها و رسوم کشور خود، هیچ معیار دیگری برای حقیقت و دلیل درست نداریم. ما همواره در کشور خود مذهب کامل، حکومت کامل و پیشرفته‌ترین و کامل‌ترین روش انجام دادن هر کاری را داریم! 

ابزار ارزیابی رفتار، استدلال دقیق است نه تعصب. مونتنی از کسانی سرخورده بود که ساده‌دلانه امر ناآشنا را با امر نابسنده یکسان می‌پنداشتند. #کتاب‌ستان

تسلی‌بخشی‌های فلسفه - آلن دوباتن - ترجمه‌ی عرفان ثابتی - انتشارات ققنوس
۹۶/۰۸/۰۶ | ۰۹:۰۵
بلوط
در هسته‌ی هر ناکامی، ساختاری اساسی نهفته است: تضاد خواسته‌ای با واقعیتی بنیادین. 

فیلسوفان را از تحصیل ثروت بازندارید؛ هیچ‌کس حکمت را به فقر محکوم نکرده است. 

"می‌پرسی چه پیشرفتی کرده‌ام؟ شروع کرده‌ام که با خودم دوست باشم." این واقعن امتیازی بزرگ بود... می‌توانی مطمئن باشی که چنین فردی، دوستِ تمام انسان‌هاست. (نقل قول از هکاتوی فیلسوف) 

به نظر سنکا، حکمت یعنی تشخیص صحیح این‌که کجا آزادیم تا واقعیت را مطابق خواسته‌های خود شکل دهیم و کجا باید امر تغییرناپذیر را با آرامش بپذیریم. #کتاب‌ستان

تسلی‌بخشی‌های فلسفه - آلن دوباتن - ترجمه‌ی عرفان ثابتی - انتشارات ققنوس
۹۶/۰۸/۰۵ | ۰۹:۴۲
بلوط
به عقیده‌ی اپیکور عناصر ضرورت لذت، هر چند مرموزند، خیلی گران نیستند. 
1- دوستی: ما وجود نداریم مگر وقتی کسی باشد که بتواند ببیند ما وجود داریم. آنچه می‌گوییم هیچ معنایی ندارد مگر زمانی که کسی بتواند آن را بفهمد. در میان دوستان بودن یعنی همواره هویت خود را تایید کردن؛ دانش و مراقبت و علاقه‌ی آن‌ها به ما این قدرت را می دهد که از رخوت و کرختی بیرون برویم. قلیلی دوستان واقعی می‌توانند عشق و احترامی به ما ارزانی دارند که ممکن است حتا ثروت قادر به تامین آن نباشد. 
2- آزادی: اجتناب از بالادستی‌ها، ارباب‌منشی، هم‌چشمی و رقابت تنگاتنگ؛ استقلال در ازای زندگی‌ای ساده‌تر. (ما باید خود را از زندان امور و سیاست روزمره رها کنیم!) 
3- تفکر(درباره‌ی علل اصلی اضطراب): اپیکور به ویژه این دغدغه را داشت که خود و دوستانش بیاموزند که اضطراب‌ها و نگرانی‌های خود درباره‌ی پول، بیماری، مرگ و امور فراطبیعی را تحلیل کنند. تحلیل جدی، فکر را آرام می‌کرد. 
این نظریه به درک خاصی از خوشبختی وابسته است. 

اشیا در بُعد مادی ادای چیزی را درمی‌آورند که می‌خواهیم در بُعد روان‌شناختی به دست آوریم. ما باید در افکار خود تجدیدنظر کنیم اما فریفته‌ی قفسه‌هایی جدید می‌شویم. ژاکتی کشمیری را به عنوان جایگزینی برای هم‌صحبتی با دوستان می‌خریم. 

اکثر کسب و کارها نیازهای غیرضروری مردمی را تحریک می‌کنند که قادر به درک واقعی نیازهای خود نیستند، می‌توان با خودآگاهی و درک بیشتری از مقوله‌ی سادگی، میزان مصرف را به شدت کاهش داد. #کتاب‌ستان

تسلی‌بخشی‌های فلسفه - آلن دوباتن - ترجمه‌ی عرفان ثابتی - انتشارات ققنوس
۹۶/۰۸/۰۴ | ۰۷:۲۵
بلوط
فقط دشمنی دیگران نیست که ممکن است ما را از شک کردن در وضعیت موجود بازدارد. میل ما به شک کردن ممکن است درست به همین شدت به وسیله‌ی این احساس درونی تضعیف شود که رسوم اجتماعی حتمن پایه و اساس درستی دارند، حتا اگر دقیقن ندانیم این پایه و اساس چیست، زیرا بسیاری از مردم مدتی طولانی به آن‌ها پایبند بوده‌اند. نامعقول به نظر می‌رسد که جامعه‌ی ما به شدت در عقایدش دچار اشتباه باشد و فقط ما از این امر آگاه باشیم. ما شک‌های خود را فرومی‌خوریم و از گلّه پیروی می‌کنیم، زیرا نمی‌توانیم خود را پیشگام درک حقایق دشواری بدانیم که پیش از این ناشناخته بوده است.

سقراط ما را ترغیب می‌کند که از اطمینان مردم نترسیم، مردمی که نمی‌توانند به این پیچیدگی احترام بگذارند و دیدگاه‌های خود را بدون دقتی حداقل به اندازه‌ی دقت کوزه‌گر، صورت‌بندی می‌کنند. آنچه بدیهی و طبیعی خوانده می‌شود به ندرت چنین است. تشخیص این امر باید به ما بیاموزد که دریابیم جهان انعطاف‌پذیرتر از چیزی است که به نظر می‌رسد، زیرا دیدگاه‌های تثبیت‌شده اغلب نه از طریق فرآیند استدلالِ بی‌عیب و نقص بلکه از طریق قرن‌ها آشفتگی فکری ظاهر شده‌اند. ممکن است دلایل خوبی برای شکل و وضعیت فعلی امور وجود نداشته باشد. #کتاب‌ستان

تسلی‌بخشی‌های فلسفه - آلن دوباتن - ترجمه‌ی عرفان ثابتی - انتشارات ققنوس
۹۶/۰۸/۰۳ | ۱۰:۱۹
بلوط
هیچ‌کس چیزی به آدمی نمی‌دهد، مگر خودِ او. و هیچ‌کس چیزی از آدمی دریغ نمی‌دارد، مگر خود او. "بازی زندگی" یک بازیِ انفرادی‌ست. اگر خودتان عوض شوید، همه‌ی اوضاع و شرایط عوض خواهد شد. مردم نیز تغییر می‌کنند. از شرایط که آزرده نشوید، سنگینیِ خود را از دست می‌دهد (قانون بی‌اعتنایی).

وقتی چشمِ امیدتان به خدا باشد؛ هیچ‌چیز آن‌قدر عجیب نیست که راست نباشد، هیچ‌چیز آن‌قدر عجیب نیست که پیش نیاید و هیچ‌چیز آن‌قدر عجیب نیست که دیر نپاید.

کامیابی، تنها با قوی و بسیار دلیر بودن در پیروی از قانون معنویت میسر است.

مهار کردن کلمه‌ها و اندیشه‌های مخرب و منفی، مستلزم عزمی جزم و بیداریِ ابدی است.

در زندگی، هیچ رویدادی دعوت‌نشده به سراغتان نمی‌آید. همه‌چیز نتیجه‌ی افکار، کلام و خواسته‌های ماست. پس، مراقب اندیشه‌هایت باش! مراقب کلامت باش! چراکه از سخنان خود، عادل شمرده خواهی شد و از سخنان تو، بر تو حکم خواهد شد. #کتاب‌ستان

چهار اثر از فلورانس اسکاول شین - ترجمه‌ی گیتی خوشدل - کتاب‌سرا؛ بازیِ زندگی و راه این بازی. کلام تو، عصای معجزه‌گر توست. درِ مخفیِ توفیق. نفوذ کلام

+ خانم فلورانس اسکاول شین، نویسنده‌ی آمریکایی این کتاب، که دیگر در قید حیات نیستند، از یک خانواده‌ی قدیمی فیلادلفیایی بود. سالیان سال در مقام هنرمند (نقاش)، مشاور، آموزگار مابعدالطبیعه و خطیب، نامی بلندآوازه داشت و با شفا بخشیدن هزاران تن از مردمان، در گشودن و حل گره‌ها و مسائل زندگی‌شان، یاوری سترگ بود.
۹۶/۰۸/۰۱ | ۱۰:۱۳
بلوط
این‌ها، که روان‌شناسیِ قراردادیِ تئاتر و ضرب‌المثل یاوه‌ی "هرچه علاقه بیشتر، تنبیه هم بیشتر" گمراهشان می‌کند، نمی‌خواهند این را بپذیرند که گاهی تمجید علامت محبت و صراحت نشانه‌ی کج‌خلقی است. 
.
محیطِ برازنده، محیطی است که عقیده‌ی هر کسی پیرو عقیده‌ی همه است. اگر عقیده‌اش عکس عقیده‌ی دیگران بود چه؟ به آن می‌گویند محیط ادبی. 

توقع بکارت از سوی یک مرد عیاش، هنوز شکلی از ستایشِ ازلیِ عشق از بی‌گناهی است. 

از خانه‌ی خانم و آقای الف بیرون می‌آیید و به دیدن خانواده‌ی ب می‌روید، و حماقت و بدجنسی و وضعیت اسف‌بار الف‌ها برایتان چون روز روشن می‌شود. سرشار از ستایشِ روشن‌بینی ب‌ها می‌شوید و شرمتان می‌آید از این که اول برای الف‌ها احترام قائل بودید. اما وقتی دوباره به خانه‌یشان می‌روید می‌بینید آن‌ها هم ب‌ها را، تقریبن به همان شیوه‌ی خودشان، قصابی می‌کنند. از خانه‌ی یکی به خانه‌ی دیگری رفتن به بازدید از اردوگاه‌های دو نیروی متخاصم می‌ماند. مُنتها چون هیچ‌وقت این‌ها صدای آتش‌بار آن‌ها را نمی‌شنوند، فکر می‌کنند فقط خودشان مسلح‌اند. اما وقتی می‌بینی که اسلحه همان اسلحه و نیروی دو طرف، یا به عبارت بهتر ضعف دو طرف، کمابیش یکسان است، دیگر جایی برای ستایش از آنی که شلیک می‌کند، و تحقیرِ آنی که هدف قرار گرفته باقی نمی‌ماند. این مرحله‌ی شروع فرزانگی است. خود فرزانگی این است که با هر دو قطع رابطه کنی. 
.
صدای تخیل و جان، تنها صدایی است که تخیل و جان را سراسر، شادمانه، به طنین می‌اندازد، و اگر به اندکی از وقتی که تباه کرده‌اید تا دیگران از شما خوششان بیاید زندگی می‌دادید، اگر آن را با خواندن کتابی یا با خیال‌پردازی، کنار آتش در زمستان یا در باغ در تابستان بارآور می‌کردید، خاطره‌ی غنیِ ساعت‌های ژرف‌تر و پُرتری برایتان می‌ماند. همتی کنید و کلنگ و چنگک به دست بگیرید. روزی لذت خواهید برد از شنیدن بوی خوشی که از حافظه‌تان برمی‌خیزد، حافظه‌ای لبالب انباشته چون چرخ‌دستیِ باغبانی. #کتاب‌ستان 

خوشی‌ها و روزها - مارسل پروست - ترجمه‌ی مهدی سحابی - نشر مرکز
۹۶/۰۶/۲۶ | ۲۱:۳۱
بلوط