The Waves

Life swings like a pendulum; backward and forward...

The Waves

Life swings like a pendulum; backward and forward...

موضوعات
بایگانی

۱۱ مطلب در آذر ۱۳۹۸ ثبت شده است

تحجر: تاریک‌اندیشی، واپسگرایی، جمود، سخت و سنگ شدن. مخالف تجدد و روشنفکری. 

این‌که گمان بَری آزادی بیان حق توست و شایسته است که بی‌درنگ، تفکر و برداشت خود را به رسایی فرو کنی در چشم و گوش دیگری، این‌که کوچک‌ترین حقی برای آزادی عقیده و عملکرد مخاطبت قائل نباشی و همه‌چیز را به یک فیلتر و مقیاس بسنجی، یعنی تحجر. سنگ شده‌ای و ریشه‌های رشدت خشکیده‌اند؛ و بی‌انعطاف، خواهی شکست. [برای رخِ همچو ماهی که بت بود و شکست.]
۹۸/۰۹/۳۰ | ۱۵:۳۲
بلوط
مارتین سلیگمن: اگر به‌جای اینکه به آدم‌ها سرکوفت بزنیم تا کمبودهایشان را اصلاح کنند، تشویقشان کنیم که نقاط قوت شخصیتشان را پرورش دهند، آنگاه چه خواهد شد؟

• تغییرات اساسی در حوزۀ روان‌شناسی و ایجاد علمی که بهترین کیفیات انسان را بررسی کرده و پرورش می‌دهد؛ علم نقاط قوت، علم فضایل اخلاقی، علم شادی. «روان‌شناسی مثبت‌گرا» نوید نوعی دگرگونی شخصی از طریق قدرت رهایی‌بخش مناسک عبادی را می‌داد، چیزهایی مثلِ شکر نعمت، قدردانی، بخشندگی و مدیتیشن. ایجاد و تقویت شش‌ فضیلت اصلی: دانایی، شجاعت، عدل، انسانیت، اعتدال و تعالی.

• شادی، تنها هدفِ هستی انسان نیست. هدف زندگی به‌زیستی یا شکوفایی است که مؤلفه‌های عینی و بیرونی نظیر رابطه‌ها و دستاوردها را دربرمی‌گیرد. درضمن مسیر شکوفایی از رهگذر کنش اخلاقی می‌گذرد (نه همیشه!) و با به‌کاربستنِ فضایل شش‌گانه به‌دست می‌آید (لزوما خیر!). این فضایل در تمام سنت‌های بزرگ فکری در جهان نیز، جایگاه والایی دارند. [برداشتی از این مقاله‌ی ترجمان]
۹۸/۰۹/۳۰ | ۱۵:۰۵
بلوط
[دیگه دریا هم نه، اقیانوس. صخره و موج...]
[از اوناس که من دوس دارم...] از اوناس که تو دوس داری. آره، بی‌سر و ته و خیال‌انگیز...
[یه‌جایی که ساحل باشه. حتی دریا هم نه، اقیانوس...]

۹۸/۰۹/۲۹ | ۱۲:۲۰
بلوط
به‌محض‌اینکه اشتیاق خود به فهمیدن -به شگفت‌زده‌شدن، گوش‌سپردن و شاهدبودن- را از دست بدهیم، انسانیت خود را باخته‌ایم. امروز یکی از مهم‌ترین استعدادهای شما، کنجکاوی‌تان است. باید از آن محافظت کنید، زیرا کنجکاوی سرآغاز همدلی است.

فضیلت در واقع نوعی استعداد است. همیشه می‌توان آن را از دست داد یا به دستش آورد. دلیل آنکه جان همۀ ما به یک اندازه می‌ارزد، داشتن همین پتانسیل است.

در مقابل زندگی و دیدگاه‌های دیگران گشوده باشید؛ در مقابل مردم و همچنین شرایطی که درک نمی‌کنید و احتمالاً درک نخواهید کرد. هدف از آن زنده نگاه‌داشتن ارزش‌های اساسی‌ای است که برای تمام جامعه اهمیت دارد. [بخشی از این مقاله‌ی ترجمان]
۹۸/۰۹/۲۳ | ۱۳:۲۲
بلوط
نفرین یا سعادت؟ مطمئن نیستم. احتمالا بیش از هر چیز، انتقام! به امکان روزی فکر می‌کنم که منم چراغ‌ها رو خاموش کنم و درب رو پشت سرم ببندم. 
۹۸/۰۹/۲۳ | ۰۰:۱۹
بلوط
پنجمین سال برگزاری آیین بین‌الجشنواره؛ از هفتاد و هفتمین دوره‌ی گلدن گلوب تا نود و دومین آکادمی اسکار - به‌روز رسانی: 6/36 
۹۸/۰۹/۱۸ | ۲۰:۳۳
بلوط
Prison is a frame of thought. We're all our own prisons, we are each our own wardens, we do our own time. Prison is in your mind.

 Mindhunter - American crime thriller television series 
۹۸/۰۹/۱۷ | ۱۴:۵۱
بلوط
"وقتی ما از کسی نفرت به دل می‌گیریم در واقع از چیزی متنفر می‌شویم که در درون ماست، و تصویری از اوست. هیچ‌چیزی نمی‌تواند ما را برانگیزاند مگر این‌که آن چیز در درون و باطن ما باشد. چیزهایی که ما می‌بینیم (احساس می‌کنیم) همان چیزهایی هستند که در ما وجود دارند. هیچ واقعیتی برون از آن‌که در وجود ماست، وجود ندارد..."

به تعبیر هرمان هسه و یا یونگ و دبی فورد، من این قانون رو پذیرفتم. به همین خاطر از دیروز که بی‌خیالی و بی‌مسئولیتی یه هم‌کلاسی آزارم می‌ده دارم فکر می‌کنم توی چه بُعدی خودمم گرفتار این سایه‌ام که حالا نمود بیرونیش شده مایه‌ی قضاوت و ناراحتی؟ بماند که فقط محض خاطر روی ماه پیکی‌بلایندرز و سریع و خشن، دلم باهاش صافه... 
۹۸/۰۹/۱۳ | ۱۲:۳۲
بلوط
از تاریکی نمی‌هراسی، این شبحِ ظلمت است که چنگ می‌اندازد به قلبت. چه سود از دیده فروبستن‌ها به گاهی که هرم نفس‌های ابلیس پشت گوشت دمیده و سایه‌ها به زیر پوستت خزیده‌اند؟ وحشتِ ندیدن و به دام افتادن بیشتر است؛ نگاه کن، دستی بر گلویت می‌ساید و راه فراری نیست. این تویی و تاریکیِ دنیا... و جز خیال خوابی سبک که فراگیردت، چه رویایی را می‌شود پرورد، وقتی که وحشتِ دیدن و به دام افتادن نیز، کم از اسارتی کور ندارد...؟ 
۹۸/۰۹/۰۸ | ۱۳:۴۰
بلوط
تاکید پدر روی اینه که برم و یاد بگیرم؛ برم بنگاه مسکن و معامله کردن یاد بگیرم، برم دفترخونه و شرایط سند زدن یاد بگیرم، برم بانک و کارهای مربوط به چک رو یاد بگیرم. تا به این‌جا هر سه موقعیت رو رفتم و تجربه کردم و واقعا هم پربار بود، همراه با میزان متنابهی اضطراب و تنش. و خب هنوز روی حرف پیشینم هستم که من یه سند دارم، سیم‌کارتم به ناممه، و خیلی ممنون...
۹۸/۰۹/۰۶ | ۱۳:۵۷
بلوط