عناصر ضرورتِ لذت
پنجشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۶، ۰۷:۲۵ ق.ظ
به عقیدهی اپیکور عناصر ضرورت لذت، هر چند مرموزند، خیلی گران نیستند.
1- دوستی: ما وجود نداریم مگر وقتی کسی باشد که بتواند ببیند ما وجود داریم. آنچه میگوییم هیچ معنایی ندارد مگر زمانی که کسی بتواند آن را بفهمد. در میان دوستان بودن یعنی همواره هویت خود را تایید کردن؛ دانش و مراقبت و علاقهی آنها به ما این قدرت را می دهد که از رخوت و کرختی بیرون برویم. قلیلی دوستان واقعی میتوانند عشق و احترامی به ما ارزانی دارند که ممکن است حتا ثروت قادر به تامین آن نباشد.
2- آزادی: اجتناب از بالادستیها، اربابمنشی، همچشمی و رقابت تنگاتنگ؛ استقلال در ازای زندگیای سادهتر. (ما باید خود را از زندان امور و سیاست روزمره رها کنیم!)
3- تفکر(دربارهی علل اصلی اضطراب): اپیکور به ویژه این دغدغه را داشت که خود و دوستانش بیاموزند که اضطرابها و نگرانیهای خود دربارهی پول، بیماری، مرگ و امور فراطبیعی را تحلیل کنند. تحلیل جدی، فکر را آرام میکرد.
این نظریه به درک خاصی از خوشبختی وابسته است.
اشیا در بُعد مادی ادای چیزی را درمیآورند که میخواهیم در بُعد روانشناختی به دست آوریم. ما باید در افکار خود تجدیدنظر کنیم اما فریفتهی قفسههایی جدید میشویم. ژاکتی کشمیری را به عنوان جایگزینی برای همصحبتی با دوستان میخریم.
اکثر کسب و کارها نیازهای غیرضروری مردمی را تحریک میکنند که قادر به درک واقعی نیازهای خود نیستند، میتوان با خودآگاهی و درک بیشتری از مقولهی سادگی، میزان مصرف را به شدت کاهش داد. #کتابستان
• تسلیبخشیهای فلسفه - آلن دوباتن - ترجمهی عرفان ثابتی - انتشارات ققنوس
۹۶/۰۸/۰۴