نمیدونم چطور همهچیز رو در قالب کلمات بگنجونم. مهمترین اتفاق امسال، قطعا شروع به کار توی آموزشگاه بود؛ آشنایی با بچههای دفتر، دوستی با مدرسهایی که حامیان و دلگرمی ما توی مجموعه، تجربه همکاری با استاد که نه فقط مدیر و کارفرماس، که میتونه پدرانه و با محبت، کنارت باشه توی راهِ پیشِ رو.
در کنار همهی حُسنها و قشنگیهاش، هفتههای تاریکی رو هم پشت سر گذاشتیم. اتفاقاتی که در نهایت ازشون عبور کردیم و با نامِ نیک هم گذر کردیم.
هیچچیز، هیچوقت و هیچکجا همواره مطلق باقی نمیمونه؛ حداقل نه در حیطهی روابط انسانی و تجربههای فردی. و قطعا یکی از زیباییهای زندگی، همین فراز و فرود و سایهروشنهاست. همین ظرفیت موجود برای تغییر و زیر و رو شدن لحظهها، برای از نو برخاستن و جور دیگری دیدن و ادامه دادن روزها.
۰۲/۱۲/۲۹ | ۱۲:۳۵