در میانه
چهارشنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۷، ۰۸:۲۹ ب.ظ
حقیقت اینه که برای رعایت یه سری قوانین و فرهنگها باید به خودمون یادآوری کنیم و حواسمون جمع باشه، چون سالهاست بیاعتنا بهشون عمل کردیم و برامون نهادینه و مسلم نشدن. مثل رانندگی کردن بین خطوط؛ پارسال یه هشتگ با همین عنوان مد شد و حتا بعضیها برچسبش رو زدن پشت ماشینشون. واقعیتش منم حمایت کردم و تا یه مدت حواسم بود در میانهی خطوط باشم، ولی فراموشم شد! دیگه اهمیت ندادم چون تنش بالایی رو ایجاد میکرد. چند روز پیش دوباره مطلبی راجع به فرهنگ رانندگیمون خوندم و امروز بعد از طی مسیری یهو یادم افتاد "بین خطوط برون!" و تصحیح کردم حرکتم رو. وارد یکی از مسیرهای پرترافیک شدم و همچنان مصر بودم از قاعدهی درست پیروی کنم. کمی که گذشت یه راننده اومد و زد به آینهی ماشین و رفت، تا اعتراضشو نشون بده. مجبور شدم بکشم کنار ولی به طول دو ماشین در امتداد مسیر دوباره برگشتم بین خطوط. این ماجرا چندین بار تکرار شد اما در کل درصد بالایی از راه رو تونستم بین خطها رانندگی کنم.
خیلی از حوزههای زندگیمون هم قصهاش همینه؛ اونقدری غلط رفتیم، که اون مَنِش و سبکِ نادرست همهی فضای موجود رو احاطه کرده و حالا اگه بخوایم برگردیم به شیوهی صحیح، گلدرشت و ناجور جلوه میکنیم. ولی... اگه قراره توی همین مورد رانندگی، هم به اونایی که لایی میکشن و هم به اونایی که توی یه خط مستقیم و صاف میرونن، با عصبانیت و خشم اعتراض کنیم که نمیشه. خاطرم نیست کدوم فیلم یا کتاب ولی نقل به مضمون میکنم؛ نمیشه یه پات اینور خط باشه و یه پات اونور خط، به خیال اینکه هر دو جانب رو داشته باشی. یه جا از این راه فاصله زیاد میشه و توی دردسر میافتی، اون وقته که باید انتخاب کنی با پاهایی چند برابر عرض شونه باز، کدوم سمتی باید بپری. #خاطرهنوشت
۹۷/۰۱/۲۲