The Waves

Life swings like a pendulum; backward and forward...

The Waves

Life swings like a pendulum; backward and forward...

موضوعات
بایگانی

احترامِ گمشده!

چهارشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ق.ظ
به نظرم اگه الآن از هم حمایت نکنیم ممکنه فردا خودمون هم توی این موقعیت قرار بگیریم و اون وقت انتظار همراهی داشتن از دیگران کمی بی‌انصافی خواهد بود. توی این مدت به خصوص اخیرن شاهد رنجش دوستان بلاگرم از یک سری مخاطبانشون هستم. می‌خوام در این مورد بنویسم... 

هر نوشته‌ای که منتشر می‌کنیم جنبه‌ی عمومی پیدا می‌کنه و این یعنی ما به مخاطب اجازه می‌دیم به فضامون ورود پیدا کنه، درست. اما در هر حال داریم تحت عنوان یک وبلاگ شخصی قلم می‌زنیم. دقت کنید! یک وبلاگ شخصی. جایی که دغدغه‌ها و فکرها و روایت‌هامون از زندگی رو کنار هم می‌چینیم، پس همچنان حق امتیاز ویژه‌ی این فضا متعلق به ماست یعنی نویسنده. پس ما رو محدود به "مخاطب‌پسند نوشتن" نکنین چون اصلن منطقی نیست. 
همیشه اتفاق می‌افته که از بین چندین نوشته، یکی دوتاش با نظر و خط فکری ما در تقابل باشه. خب، این چیز بدی نیست چون یاد می‌گیریم جهانِ خارج از محور تفکرات خودمون رو هم ببینیم و باهاش آشنا بشیم. اگه ظرفیت پذیرش و درک این تفاوت و تضادها رو داشته باشیم که عالیه اما اگه هم نداریم نیازی نیست عقاید خودمون رو توی چشم نویسنده فرو کنیم و به بدترین شیوه‌ی ممکن به تخریبش دست بزنیم. یاد بگیریم که آدم‌ها با هم متفاوتن. متفاوت فکر می‌کنن، عمل می‌کنن، حس می‌کنن و زندگی می‌کنن. به نظرم وظیفه‌ی ما نیست که دیگران رو بین مرزهای خوب و بد خط‌کشی کنیم، هرکسی طریقت خودش رو داره. پس اگه با یکی دو نوشته و عقیده تفاهم نداری، همه چیز رو زیر سوال نبر. اگه هم کلن اون خط فکری و دغدغه‌مندی نویسنده رو نمی‌پسندی که سوال این‌جاست: چرا خودت و دیگران رو آزار می‌دی و اون وب رو دنبال می‌کنی؟! 
در نهایت میشه گفت رعایت اخلاق پیش از هر کسی، احترام به خودمون رو ثابت می‌کنه. چون آدم‌ها آینه‌ی تمام‌نمای همدیگه‌ان. هر طور که رفتار کنیم در واقع داریم این تابلو رو در کنار اسممون به نمایش می‌گذاریم که "با من نیز همین‌طور رفتار شود!"  قانون نیوتن که یادمون نرفته؟ به هر اندازه و در هر جهتی که نیرو وارد کنی، معادل همون نیرو به خودت برمی‌گرده. پس مراقب گفتار و کردارمون باشیم. #واژه‌بافی

+ موقت [نظرات این پست باز است]
۹۵/۰۶/۳۱
بلوط

نظرات  (۷)

کاری که شخصا خود من میکنم اینه ک وقتی ببینم از طرز فکر طرف یا اعتقاداتش یا اصلا ریخت وبش خوشم نمیاد اون ضربدر بالا رو میزنم و وقتم رو یه جایی می ذارم که برام مفید باشه و حس های مثبت بگیرم.
حالا یه سریا این وسط میگن نههههه باید انتقاد کرد انتقاد کردن لطف به طرفه و سازندگی میاره و اینحرفا،
اما خب چیزی که من تو این نزدیک ده سال وبلاگ نویسی دیدم اینه که معمولا آدما برای پیدا کردن آرامش میان سراغ وبلاگ. برای داشتن یه مکانی فقط برای خودشون و خالی کردن مغزشون و به آرامش رسیدن. 
اگر بخوان همونجا هم درگیری داشته باشن و اذیت بشن واقعا چه دردی رو دوا میکنه. واقعا کاش اون احترامه رو خیلیا می فهمیدن
پاسخ:
مسئله واقعن همینه که انتقاد کردن همیشه لازم و واجب نیست. یه جاهایی در قالب بحث و گفتگو و اشتراک عقیده می تونه خوشایند باشه اما بیشتر موارد ما یا سپر دست گرفتیم برای دفاع همه جانبه یا درفش و کمان برای حمله ی برق آسا! 
موافقم. وبلاگ فضاییه برای تسلی خاطر نه تبدیل شدن به یه بارِ روی دوش.
۹۵/۰۶/۳۱ | ۱۲:۲۹ فاطیما کیان
من که فقط یک تعداد محدودی رو میخونم و بازم همون هارو غربال میکنم و وقت روی هرچیزی نمیذارم , حیف وقت و یا اعصاب , زندگی کوتاه تر از اینه که ما اعصاب مون رو سرهرچیزی خورد کنیم , پس بهتره دنبال چیزهای خوب و دنبال کننده ی چیزهای خوب باشیم ...
پاسخ:
بیگ لایک. جا داره دیگران رو هم به مزایای این شیوه بشارت بدیم. 

"زندگی کوتاه تر از اینه که ما اعصاب مون رو سرهرچیزی خورد کنیم , پس بهتره دنبال چیزهای خوب و دنبال کننده ی چیزهای خوب باشیم ..."
بله، درست میگید... برای خوندن یک وبلاگ شخصی! و حتی غیرشخصی که اجباری وجود نداره :| بعضی انگار مجبورن که بخونن و نظراتِ تندشون رو هم اعلام کنن :/
پاسخ:
رسالتیه که انگار به دوششون گذاشته شده (یا مثل من ببین و بیاندیش و یا هیچ!)
۹۵/۰۶/۳۱ | ۱۸:۴۲ نیمه سیب سقراطی
به تعداد آدمای روی زمین ممکن جهت فکری وجود داشته باشه ! قرار نیس همه با ما هم جهت باشن ! بهترین و آسون ترین راه اینه که به اعتقادات و تفکرات بقیه احترام بذاریم.
پاسخ:
اوهوم. گرچه یک بار در جواب همین حرف دوستی نوشته بود "البته باید توجه داشت که هر تفکر و اعتقادی هم قابل احترام نیست" و من با این بخش هم موافقم اما نظرم اینه که لزومی نداره حتی به اون فردی که پایه های فکری بسیار ضعیفی هم داره، بخوایم به زور کمال و ارزش رو بقبولونیم. به نظرم هیچ چیز نباید جایگزین احترام بشه چون اگه حرمت رو یه زینت تصور کنیم، اول زیبایی بخش ماست و بعد خوشایند دیگران. 
به شدت موافقم .
حتی ممکن ِ از بین ده تا عقیده ی یک نویسنده که ما باهاش موافقیم با سه تا از عقیده هاش موافق نباشیم . چه ایرادی داره . از کنار اون سه تا می گذریم ....حالا اصلا می خوان لطف کنند مثلا نویسنده رو از اشتباهش اگاه کنند .  یک بار . بسه دیگه .
منم واقعا نمی فهمم که چرا اصرار دارند که یک وبی رو دنبال کنند در حالی از نظرشون اون وب مخاطب پسند می نویسه یا مثلا همش خوش حال ِ یا همش ناراحت ِ یا فلان .

من نمی فهمم چرا غر می زنند وقتی مجبور به انجامش نیستن |: .
پاسخ:
اگه قراره لطف و آگاهی هم داده بشه میشه به چندین لحن و شیوه اون رو مطرح کرد. خیلی ها اون قدر بیان خوب و ادبیات لطیف و به جایی دارن که به راحتی اطرافیان رو مجاب می کنن بی اینکه از اجبار و زور استفاده کنن یا از حیطه ی نزاکت خارج بشن. به نظرم مشکل اینه که مرز بین صراحت و صداقت و ضرورت استفاده ازش درک نمیشه. فکر می کنیم باید هر ایده ی مخالفی رو سرکوب کنیم چون ممکنه تهدیدی برای دنیای ما باشه. اما این طور نیس. سازگاری و مسالمت رو نباید از یاد برد. 
۹۵/۰۷/۰۳ | ۱۶:۲۴ بانوچـ ـه
انتقاد کردن خوبه، این که وقتی یک پست رو میخونیم و مخالفت هایی داریم بتونیم بیانش کنیم خیلی خوبه... اما چطور بیان کردنش مهمه... انتقاد سازنده همیشه خوبه...

فلانی، فلان خط از این پست از نظر من اشتباهه به این دلیل...
طرف هم نویسنده ی بی اعصابی نباشه بیاد از عقیده و باور خودش کااااااملا درست دفاع کنه و توضیح بده. با دلیل و کاملا محترمانه و بدون تعصب و همراه با منطق!
اینو میگن تعامل... بحث بشه چه اشکال داره؟ توی همین بحث کردن ها و نظرات مخالف شنیدن هاست که آدم ها رشد میکنن وگرنه همه رو فکرهای اشتباه خودمون میموندیم.
اگه هم حوصله ی انتقاد نداریم یا هرچی انتقاد کنیم ببینیم نویسنده بی اعصابه و درست جواب نمیده و کل اون وب و پست هاش با شخصیت ما جور در نمیاد و به مذاقمون خوش نمیاد هیچکس نمیتونه ما رو مجبور به خوندنش کنه.

پس الکی اعصاب خودمونو خواننده هامون رو خراب نکنیم...

و یاد بگیریم در قالب یک نویسنده به مخاطب احترام بذاریم و در قالب یک مخاطب نویسنده رو قضاوت نکنیم و تو زندگی شخصیش هم دخالت نکنیم حتی...


یکی دست منو بگیره از منبر میام پایین نیفتم :دی
پاسخ:
بسیار جامع و مبسوط بیانش کردی بانو جان. دقیقن همینه. ظرفیت پذیرش نظرات و در کنار اون بیان صحیح داشتن در انتقال دیدگاه.

هواتو داریم ;) :)
اره ...
به قول ِ تو شیوه های بیان خیلی بهتری برای نقد و آگاهی هست .
کسی که نقد بلد ِ ؛ شیوه ی بیانش رو هم قطعا باید بلد باشه .
پاسخ:
اوهوم..