یه اصطلاحی هست که دو طرف باید بهترینِ همدیگه رو، رو بیارن. Bring out the best in each other
حالا بهترین هم نه، روی خوب همدیگه رو بالا بیارن، نه روی سگِ همو. من تو رابطهای بزرگ شدم که معمولا دو طرف بدترین حالت همدیگه رو میشکفتن. دقیقا مثل یه غنچه که باید مراقبت کنی ازش تا گل بده، آسهآسه و ریزریز میرفتن رو اعصاب همدیگه و یهروز منفجر میشد این بشکهی باروت. و این دور باطل ادامه داشت و داره و خواهد داشت. حالا حرف من این وسط چیه؟ من بلدم مامانم رو طوری به خنده بندازم که اشکش درآد. بلدم چهجوری با بابام حرف بزنم که ذوق کنه و خوشش بیاد. بلدم چهجوری مامان رو غافلگیر کنم که حظ ببره. بلدم چهجوری میشه حتی بابا رو به رقص درآورد و باهاش قِر داد. این دو نفر به تنهایی، جدا از هم، شانس خیلی بیشتری واسه یه اقبال خوب داشتن. شیمیشون به هم نمیخوره، میدونی؟ واکنشگریشون مخربه. و بدی ماجرا، دردش میدونی کجاست؟ اینکه فقط پای خودشون وسط نیست. یه نسل دیگه رو هم وارد بازی کردن. و حتی تلختر میدونی چیه؟ حالا همین نسلِ زخمی، اگه خودش بخواد یه نسل دیگه رو پرورش بده، با همهی تلاش و مقاومت و کلنجار رفتنهاش، باز هم زخمهاشو برای دیگری به ارث میذاره. مهم نیست چقدر بخوای متفاوت عمل کنی، اینورِ بوم نشد، از اونورِ بوم میسُری.
+ Heal before having children so your children don’t have to heal from having you as a parent.
من میگم این حتی واسه قبل از ورود به رابطه هم صادقه. باید خودمون رو بشناسیم و به زخمهامون آگاه باشیم و در پیِ التیام، قبل از اینکه حتی کس دیگهای رو بخوایم وارد آشفتهبازار احساسات و گرههای بازنشدهی روحیمون کنیم. قبل از اینکه پای کس دیگهای هم به میون افکار و باورها و رفتارهای نادرستمون بیاد.
۰۰/۱۲/۲۲ | ۱۴:۵۴