The Waves

Life swings like a pendulum; backward and forward...

The Waves

Life swings like a pendulum; backward and forward...

موضوعات
بایگانی

آبی بود

جمعه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۲۵ ق.ظ
صبحِ یکی از روزهایی که می‌رفتم سالن دیدمش، سه روز پیش هم نشسته بود گوشه‌ی پیاده‌رو و تکیه داده بود به دیوار. نزدیکش که رسیدم پرسید ساعت چند است؟ گفتم ده‌ونیم. گفت ببینم! به گوشه‌ی سمت راست صفحه‌ی گوشی‌ام اشاره کردم و نشانش دادم. باور کرد انگار، گفت بابام الاناس که بیاد دنبالم، لبخند زدم و گفتم باشه. یکی از مربیان از صدای گفت‌وگومان آمد بیرون و نگاهی انداخت. از کنارش رد شدم و فکر کردم چه برخورد جالبی! عجیب انرژی‌بخش بود و نمی‌دانم چرا... با خودم فکر کردم باید نشانه‌ها را دنبال کنم و فکری به سرم زد؛ چه می‌شود اگر این‌بار از درب آن مرکز توانبخشی رد شوم و بگویم اجازه می‌دهید برای بچه‌ها کتاب بخوانم؟ بعد با خودم گفتم چه ایده‌ی ناپخته‌ای! تو چه می‌دانی از روان‌شناسی و برخورد با کودکانِ شرایط خاص و چه و چه و چه... یاد پستی از معکوس ماهی افتادم که نوشته بود: [من همیشه به تصمیم اول احترام می‌گذارم. تصمیم اولی که به ذهنت می‌رسد با همه‌ی جان گرفته می‌شود. تصمیم دوم با عقل و تصمیم سوم با ترس. از تصمیم اول که رد شدی، باقی‌ش دیگر مزه‌ای ندارد...  رضا امیرخانی#واژه‌بافی
۹۵/۰۵/۱۵
بلوط