برای پروانه شدن...
شنبه, ۲۶ آذر ۱۴۰۱، ۰۱:۵۲ ق.ظ
برای چندین سال گمان میکردم که آدمِ درونگراییام، واسه همین تنهایی رو ترجیح میدم. ولی تازه دارم میفهمم که این انزوا و تنهایی، یه مکانیزم دفاعی بوده انگار؛ یه حفاظ که پشتش پناه گرفتم چون از همهچیز ترسیدم و جرأت تجربه کردن نداشتم.
حالا میفهمم از مکالمه با آدمها انرژی میگیرم و توی جمعِ مطلوب بودن رو ترجیح میدم. در عین حال قدرت این رو دارم که به آدمهای نخواستنی نه بگم و برم تو پیلهی خودم و شاید به همین بهانه، سالها دور خودم یه پیله تنیدم. پیلهای که داره خفهام میکنه و حالا نیاز دارم که بشکافمش؛ چون به دختربچهی پرشورِ درونم، یه بزرگسالِ محکم و نترس بدهکارم.
۰۱/۰۹/۲۶