به افتخار مردِ ایستاده در غبار
دوشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۴ ق.ظ
دومین تجربهی فیلم دیدنِ انفرادی را امروز پشتِ سر گذاشتم و باید بگویم بینقص بود. ایستاده در غبار را نه یک فیلمِ جنگیِ کلیشهای، که مستندی خلاقانه متصور شوید. اثری خوشساخت و دلنشین که کموکاستیهای دوران جنگ را با وفاداری به واقعیت، به نمایش میگذارد. احمد متوسلیان؛ یکی از چهارنفری که در تاریخ 14تیر 1361 در میان تاریخ گم شد.
وقتی از سالن سینما بیرون آمدم، شروع کردم به قدم زدن. آنقدری راه رفتم که دردِ پاهایم مرا به خودم آورد. همهچیز غریب و دور به نظر میرسید. شهر، آدمها، هیاهویی که از میانش گذر میکردم. با خودم فکر کردم اگر احمد متوسلیان بعد از سیوچهار سال بازگردد، چه حالی خواهد داشت؟ از دیدن این همه تغییر، این همه تفاوت، این همه فاصلهی پُرناشدنی... خوشحال؟ گمان نمیکنم، خوشحالی از دیدن این وضعیت، آخرین حسیست که به او دست خواهد داد.
محکم و مُصِر میگویم: لدفن فیلم را از دست ندهید، ایستاده در غبار میتواند آشتی دهندهی ما با ژانر جنگی کشورمان باشد. ژانری که معمولا در آن، حاشیه را بر متن، تحمیل کردهاند. لذت این تجربهی متفاوت را از خودتان دریغ نکنید. #خاطرهنوشت #آپارات
۹۵/۰۴/۱۴