تحلیلی بر فیلم TENET (اسپویل)
شنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۶:۵۰ ب.ظ
پالیندروم (palindrome) به کلمه، عدد، عبارت یا دنبالهای از کاراکترها گفته میشود که خوانش آنها از اول و آخر، یکیست؛ مثل madam. [باوری وجود دارد مبنی بر اینکه شیطان از تکرار حروف سردرگم میشود و به همین خاطر از جملهها و عبارات پالیندرومی در مراسم جنگیری و یا تهذیب استفاده میگردد.] عنوان فیلم هم برگرفته از پالیندرومیست به نام مربع ساتور (Sator Square) شامل جملهای لاتین:
"Sator Arepo Tenet Opera Rotas" یعنی (The sower Arepo holds with effort the wheels) بذر آرپو یا برزگر آرپو، گردش چرخها را با تلاش خود نگهمیدارد.
SATOR: (از serere برای کاشت) بذرپاش، بوته، بنیانگذار، مولد، مبتکر.
[نام شخصیتی از فیلم: آندرِی ساتور. ایدهی وی، پایان دادن به زندگیست و الگوریتم ساختهی آیندگان، راه او برای شکوفایی این بذر تاریک. تنیده شدن نبض زندگی آندری ساتور به حیات کل انسانها و اندیشهی او مبنی بر "چیزی که برای من نیست، برای هیچکس دیگری هم نخواهد بود" موجب میشود که او مرگ خویش را به انتقامی از هستی بدل کند.]
AREPO: ناشناخته، به احتمال زیاد یک نام خاص یا اختراعشده، شاید ریشهی مصری داشته باشد.
[آرپو، نام جعلکنندهی نقاشی GOYA. اثری که ساتور با استفاده از آن، زندگی همسرش را گروگان گرفته و محرک وقایع پیشِ روست.]
TENET: (از tenere نگه داشتن) او/ آن را نگه میدارد، درک میکند، تصرف میکند، تسلط دارد، حفظ میکند.
[عنوان فیلم. سازمان جاسوسیای که وظیفهاش حفاظت و نجات انسانهاست.]
OPERA: کار، مراقبت، کمک، خدمت، تلاش/ دردسر. (از opus): آثار، اعمال، (زاینده) با تلاش.
[سکانس آغازین فیلم: اپرای شهر کییف.]
ROTAS: (جمع ادعایی rota) چرخها؛ شما میچرخید یا باعث چرخش میشوید.
[نامی که برای سازمانی امنیتی در اُسلو فریپورت انتخاب شده security ROTAS]
نکتهی قابل توجه این است که حروف کلمهی اول این جملهی لاتین، به ترتیب آغازگر سایر کلمات، و خوانش آنها از انتها به ابتدا نیز، همان جمله را مجدد میسازد.
(Sator Arepo Tenet Opera Rotas)
چیزی که بیانگر مفهوم آغاز از پایان است. همانطور که یک دایره دقیقا در نقطهی مبدا خود، بسته میشود و حلقهای شکل میگیرد. محور اصلی فیلم هم تاکید بر حلقههای زمانی و نقش شخصیتهای داستان در کامل کردن چرخههای خویش است.
گرهِ زمانی در واقع دایرهای خوابیده در فضای سهبعدی اقلیدسیست، جایی که تقدم گذشته و آینده بر یکدیگر تفکیکناپذیر است. در واقع مبدا و مقصد یکیست.
همان سوال فلسفی قدیمی؛ اول مرغ بود یا تخممرغ؟ هنگامی که یک حلقهی زمانی شکل میگیرد دیگر با بردار خطی آشنای گذشته، حال، آینده طرف نیستیم. زمان میتواند در چرخهای مکرر و بسته تکرار شود، جایی که آینده، گذشته را میسازد. در فیلم، بشرِ آینده باور دارد که با تغییر گذشته، یعنی تغییر در نسل نیاکان خود، امکان بقا و نجات دارد. حال آنکه نوادگان انسان، زاییدهی اجداد خویشاند.
چون ما هستیم، آنانی هم خواهند بود یا چون آنانی هستند، ما نیز هستیم؟
طبق قانون دوم ترمودینامیک در یک پروسهی طبیعی، آنتروپی سیستمهای شرکتکننده همواره با گذشت زمان افزایش مییابد. آنتروپی کمیتی در دانش فیزیک است که تغییرات آن براساس جهت مشخصی صورت گرفته و آن را پیکان زمان مینامند. به همین خاطر اگر در طول زمان به گذشته برگردیم شاهد فرآیندها در مسیر بازگشت هستیم مانند شکل گرفتن شیشهی شکسته شده یا تبدیل دوبارهی چوب از خاکستر.
در فیلم شاهد حرکت معکوس ماشینها و افراد و استفاده از ماسک اکسیژنیم زیرا در وارونگی زمان، چرخههای طبیعی معکوس شده و دَمِ ما دیاکسید کربن و بازدممان اکسیژن خواهد بود. (پیکان زمان - آنتروپی - قانون دوم ترمودینامیک)
کریستوفر نولان اعلام کرده ایدهی فیلم TENET یک بذر 20ساله بوده که نهایتا در سال 2014 نگارش آن را آغاز کرده و همانند فیلم Interstellar از مشاورههای فیزیکدان و نظریهپرداز مشهور، کیپ ثورن (Kip Thorne) در خصوص زمان و فیزیک کوانتوم بهره برده.
شرحی از داستان:
نیل (با بازی رابرت پتینسون) همان پسربچهایست که در کنار کَت (با بازی الیزابت دِبِکی) میبینیم. فردی که حالا از آینده در جهت معکوس آمده تا گذشتگان را نجات دهد. در نهایت هم باید به ساختمان رادیواکتیوی برود و در آنجا بمیرد تا نقشش را کامل کرده باشد. پروتاگونیست (با بازی جان دیوید واشنگتن) نیز باید به زمان جلو برود و پروژهی تنت را آغاز کند تا بعدها "الگورتیم" نابود شود.
آنها باید طبق مسیر از پیش تعیین شده حرکت کنند تا حلقههای زمانی خود را کامل کرده و موجب نجات جان بشریت شوند. زیرا به نقل از نیل: چیزی که اتفاق افتاده، افتاده.
استعارهای از وابستگی انسان به همنوعانش بدون مرزبندی زمانی.
۹۹/۰۹/۱۵