نفسی تازه کنیم
جمعه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۳۹ ب.ظ
برادرزادهاش نه مهریه خواسته و نه مراسم، در عوض حق طلاق و کار و تحصیل و دیگر حقوق قانونیاش را مطالبه کردهست. نشد در جواب اعتراضهایش بگویم چه اشکال دارد این تجارت جهاز و مهریه را تمام کنیم؟ در عوض با کسی زندگی کنیم که دوستش داریم و دوستمان دارد و تمام شرایطمان برای زندگی در این جامعهی مردسالار، گرفتن حقوق طبیعیمان باشد؟ ما به طلاق فکر نمیکنیم، فقط دلمان میخواهد با شرایط برابر و مساوی وارد یک زندگی جدید شویم، همین. راستی کدام تفکر زنندهتر است؛ اینکه دختری حق طلاق بخواهد و خواستار حقوق برابر با مردِ زندگیاش باشد یا اینکه چندهزار سکه را پشتوانهی زندگیاش بداند و مرد را در غلوزنجیر این بدهی نگهدارد پای تعهدش؟ #واژهبافی
۹۵/۰۳/۲۸