455
سه شنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۸، ۰۸:۴۸ ب.ظ
مکالمهی این جلسه حول دوستیابی شکل گرفت. در نقش یه پسر باید مخ چهارتا از همکلاسیهامو میزدم و هرکسی که دوستای بیشتری پیدا میکرد برنده بود. این صرفا یه بازی بود برای بهبود قدرت مکالمهی انگلیسی ولی باید بگم تجربهی ارزشمندی بود. اون لحظه که داری از خودت میگی و به آب و آتیش میزنی تا تاثیر خوبی روی مخاطبت بذاری و دلش رو به دست بیاری... به معنای واقعی کلمه "اوه مای گاد"! من توی شرح دادن خودم نابلدم و دو نفر یاری هم که بله رو دادن، صرف دوستی و آشناییمون بود نه بابت فن بیان و احیانا پرستیژ چشمگیر من!
حقیقتا قرار گرفتن توی این موقعیت خیلی سخت بود، واقعا سخت. و کوچکترین درسی اگه به همراه داشت، برای من این بود که به دیدهی احترام بیشتری به پسرایی بنگرم که جرئت جلو اومدن دارن و شانس از خودشون گفتن رو محک میزنن. قطعا نه هر برخوردی، ولی گفتار و کردار نیک، ملتزم بازخورد مودبانهاس.
۹۸/۰۷/۱۶