circle
سه شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۷، ۰۸:۱۵ ب.ظ
امروزه، در اقصی نقاط جهان، زمان خطی است و با ترتیبِ گذشته و حال و آینده در نظر گرفته میشود. همهی فرهنگها معنایی از گذشته و حال و آینده دارند، اما این معنا در بخش بزرگی از تاریخِ بشر ذیلِ یک معنای بسیار بنیادینتر از زمان بهمثابهی یک چرخه بوده است. گذشته آینده هم هست، آینده گذشته هم هست، آغاز پایان هم هست.
غلبهی زمان خطیْ همخوان با یک جهانبینی معادشناختی است که در آن کل تاریخ بشر ساخته میشود تا به یک داوری واپسین برسد... اما طرز فکرهای دیگری هم دربارهی زمان وجود دارد. بسیاری از مکاتب فکری باور دارند که آغاز و پایان یکی هستند و همواره یکی بودهاند، چون زمان ذاتاً چرخهای است. بهلحاظ شهودی این معقولترین طرزفکر دربارهی ابدیت است. چرخه به ما امکان میدهد که بتوانیم همواره به پیش یا به پس رفتن را تصور کنیم، بدون اینکه لازم باشد به یک آغاز یا پایان فرجامین برسیم.
فلسفهی شرق آسیا عمیقاً در چرخش فصلها ریشه دارد، که بخشی از یک چرخهی بزرگترِ وجود است... در اندیشهی چینی، حکمت و حقیقت بیزمان هستند، و لازم نیست به جلو برویم تا یاد بگیریم، فقط کافی است همان چیزی که پیشاپیش داریم را نگه داریم. کنفوسیوس فکر نمیکرد که هدفش اعلام حقایق جدید، یا ابتکار یک اقتصاد نوین است. هدفش این بود که نگذارد آنچه پیشتر شناخته شده از یاد برود. [ترجمان] #نقل قول
۹۷/۱۱/۱۶