The Waves

Life swings like a pendulum; backward and forward...

The Waves

Life swings like a pendulum; backward and forward...

موضوعات
بایگانی

شش و بیست دقیقه

پنجشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۳۳ ب.ظ
به ساعت نگاه کردم؛ شش و بیست دقیقه‌ی صبح بود، دوباره خوابیدم. بعد پاشدم. به ساعت نگاه کردم، شش و بیست دقیقه‌ی صبح بود. فکر کردم: هوا که هنوز تاریک است. حتما دفعه‌ی اول اشتباه دیده‌ام. خوابیدم. وقتی بلند شدم هوا روشن بود، ولی ساعت باز هم شش و بیست دقیقه‌ی صبح بود. سراسیمه برخاستم، باورم نمی‌شد که ساعت مرده باشد. به این کارها عادت نداشت. من هم توقع نداشتم. 
آدم‌ها هم مثل ساعت‌ها هستند. بعضی‌ها کنارمان‌اند مثل ساعت؛ مرتب، همیشگی. آنقدر صبور دورت می‌چرخند که چرخیدنشان را حس نمی‌کنی. بودنشان برایت بی‌اهمیت می‌شود. همین‌طور بی‌ادعا می‌چرخند. بی‌آنکه بگویند باطریشان دارد تمام می‌شود. بعد یکهو روشنی روز خبر می‌دهد که او دیگر نیست. قدر این آدم‌ها را باید بدانیم، قبل از شش و بیست دقیقه... [ناشناس - مجله‌ی هنری ژوان] #نقل قول
۹۵/۰۳/۲۰
بلوط