دوستان به معنای مدرنِ کلمه
سه شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۳۸ ب.ظ
ژانمارک به چیز دیگری میاندیشید: مسبب حقیقی و تنها مسبب دوستی چنین است؛ فراهم آوردن آیینهای که دیگری بتواند در آن تصویر گذشتهی خود را ببیند، تصویری که، بدون نجوای ابدی خاطرات رفقا، مدتها پیش ناپدید شده بود.
...در آن لحظه، به یگانه مفهوم دوستی، آنگونه که امروز به آن عمل میشود، پی بردم. انسان، برای آنکه حافظهاش خوب کار کند، به دوستی نیاز دارد. گذشته را به یاد آوردن، آن را همیشه با خود داشتن، شاید شرط لازم برای حفظ آن چیزی است که تمامیت منِ آدمی نامیده میشود. برای آنکه من کوچک نگردد، برای آنکه حجمش حفظ شود، باید خاطرات را، همچو گلهای درون گلدان، آبیاری کرد، و این مستلزم تماس منظم با شاهدان گذشته، یعنی دوستان است. آنان آیینهی ما هستند، حافظهی ما هستند؛ از آنان هیچچیز خواسته نمیشود، مگر آنکه گاه به گاه این آیینه را برق اندازند تا بتوانیم خود را در آن ببینیم.
...برای جستوجوی دوستِ زخمی در میدان نبرد، یا برکشیدن شمشیر برای دفاع از او در برابر دزدان مسلح، موقعیتی پیش نمیآید. ما زندگیمان را بدون خطری بزرگ، اما همچنین بدون دوستی، میگذرانیم.
...دوستیِ تهیشده از محتوای سابقش، امروز مبدل به قرارداد احترام متقابل، و به طور خلاصه، مبدل به قرارداد رعایت ادب شده است. پس، بیادبی است که از دوست چیزی بخواهیم که او را به زحمت اندازد یا برایش ناخوشایند باشد. #کتابستان
• هویت - میلان کوندرا - ترجمهی دکتر پرویز همایونپور - نشر قطره
|پیوست: در باب دوستی - دیزالو|
۹۷/۰۳/۰۸
هویت رو نخوندم. این هم رفت تو لیست تابستانه م
از دوستداران #کتابها حرف میزنند!