ربع قرن + 1
شنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۷، ۰۸:۰۰ ب.ظ
هنوزم با یه بغل کم و کاستی، سال به سال میرم جلو. اساس این موضوع چندان عوض نشده ولی تفاوت اینجاس که ده سال پیش، جعبههایی که روی هم چیده شده بود اونقدر بزرگ بودن که نمیتونستم راهمو ببینم. پیش اومده که یه سنگ کوچیک رو توی بستهبندی خیلی بزرگتر از ابعادش حمل کردم و بعدها فهمیدم به جای اون حجمِ توخالی، میتونستم سنگم رو توی مشتم بگیرم و ادامه بدم. گاهی باری به اندازهی یه کوه رو شونههام بود که یاد گرفتم کمکمک خُردش کنم و برسونمش به جایی که بشه رهاش کرد، بعضیهاشونم هنوز با همون عظمت و پایمردی باهامن. فهمیدم که نمیشه بیخیالِ سنگهای رها شدهی خودت، راهتو بری، چون ممکنه بندی که تو از روحت باز کردی، کس دیگهای رو توی مسیر پاگیر کنه. مثل جریان دورریز و زبالههاس، که میتونن بازیافت شن و برگردن به چرخه ولی به هرحال مهمه که رها نشن توی طبیعت و فکرشده دورشون کنیم از وجودمون. آره، ده سال پیش کلی جعبهی توخالی و بزرگ و کلی هم جعبههای واقعن مملو از سختی و سنگینی، جلوی دیدم رو گرفته بودن. هنوزم دستم پُره از نابلدی و نادانستگی، ولی حداقل جوری شده که دیدم بازه و میتونم ببینم؛ اگه میرم توی دیوار، یا جاده که پیچید باید بپیچم. کمالِ بینقص مثل اون نمرهی بیستی شده که اساسن پوچه و بیروح، آره گفتم کمالگرایی پوچه و این نقضِ طرز فکر خودمه ولی انتخاب معقولتریه. انصافنم 19 ذوقش بیشتره، چون میدونی هم درست رو خوب یاد گرفتی و هم جا برای پیشرفت داری. اون اوجی که بعدش بگی دیگه هیچی واسه فهمیدن نیست، همهچیز نهایتِ اون چیزیه که باید، بیشتر ترسناکه تا آرامشبخش چون رسیدی به تهِ خطت و افقی بیش از اون برات متصور نیست.
سرازیریِ 25 به بعد ترسش این نیست که پیر بشی و چروک بیافته گوشهی چشمات، ترس بزرگش اینه که برسی به 30 و ببینی چقدر دوری از خودت. برسی به 35 و هیچ کاری نکرده باشی. برسی به 40 و هنوز توی آزمون و خطای زندگی باشی، که هنوز هیچ تابلوی بزرگی توی مسیرت نبینی که خبر بده طریقهات درسته و همین راه فلان کیلومتر جلوتر میشه سوختگیری کرد و استراحت، و بعد ادامه داد. ترس بزرگ منم همینه و واسه همین 26 ساله شدن با همهی تجربههاش برام هشدار هم داره. نمیخوام آدمِ زندگینکردهی دلمردهای بشم که فقط آه و افسوسِ گذشتهاس. پس لازمه واسه چیزایی که میخوام، توی همین لحظهی حال و اکنون که تنها داراییمه تلاش کنم و بجنگم. با این انگیزه و امید برای ساختن و پویایی، دونستن و بهتر دیدن، به خودم میگم وقتشه شمعهاتو فوت کنی و 26اُمین بهارت رو مبارک ببینی. #واژهبافی
۹۷/۰۱/۰۴