موصوفهای مقدم بر صفت
شنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۵، ۰۲:۴۳ ب.ظ
گاهی یک کلمه، یک حرف مجرایی میشود برای دست یافتن به خودت. تناقض، ویژگی بارزم بوده و هست. از خاطراتی که به یاد دارم میفهمم که همیشهی خدا یک آدمِ جسورِ خجالتی بودهام یا شاید یک خجالتیِ جسور! یک دختر مدرسهایه شلوغِ ساکت، پرحرفِ آرام. وقتهایی بود که از شوق چشمهایم برق میزد و دستهایم یخ میشد اما توانِ پیشقدم شدن نداشتم. برای همین هم نمیدانم کدام وجه از خودم را مقدم شمارم، جسارت یا کمرویی؟ بدی/خوبیِ داستان این است که هیچگاه پیروز این کشمکشها قابل پیشبینی نیست حتی در موقعیتهای مشابه. جالب است که بتوانی خودت را هم شگفتزده کنی... تحسینبرانگیز؟ لزومن نه؛ این دوراهیها و جدالهای روحی، سخت فرساینده است. فقط بگذاریم به پای این ایدئولوژی که جنگها، جنگهای درونی، آدم را استخواندارتر بار میآورد و نیکپنداریام از این روست. #واژهبافی
۹۵/۱۱/۰۹