The Waves

Life swings like a pendulum; backward and forward...

The Waves

Life swings like a pendulum; backward and forward...

موضوعات
بایگانی

چند بخشی

پنجشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ۰۷:۲۲ ب.ظ
پنج‌شنبه‌ای که پاییز شد: جهان در دست تغییر است؛ رنگ می‌دهد و رنگ می‌گیرد و این را می‌شود از تن‌لرزه‌های صبح‌گاهی‌اش چشید. و بشارت باد بر پتوهایی که تا زیر چانه، بالا خواهیم‌شان کشید. 

زندگی جاری‌ست: سه تماس تلفنی داشتم و آینده‌ای که می‌بایست بر حسب پاسخ مخاطب پشت خط رقم می‌خورد. اولی؛ کاش یک هفته زودتر اقدام می‌کردید. دومی؛ بوق‌های بی‌پاسخ. سومی؛ از اواسط مهر آغاز می‌کنیم، شماره تماس لطفن... و هنوز امید هست، هنوز می‌شود به حرف‌های نشنیده‌ی دومی دل بست. 

+ زندگی؛ عهدی‌ست که بر سرش می‌مانی. تا هدف هست، زندگی باید کرد. 

گرم‌کن‌ام را تن کرده بودم و مثل رویین‌تنان، به جنگ تندبادهای وزنده رفتم. پیام دادم که دیر خواهم کرد، کاری دارم که باید انجامش دهم. پاسخ داد باشد. پیام دادم هوا سرد است، قبلِ رفتن لباس گرم بپوش. پاسخ داد باشد... و می‌دانید حُسن ختامش چه بود؟ برایم نوشت: قَضاد بی‌رِم. (یعنی قربانت بروم) و فکر کردم به آفتاب، که گرمایش را یقینن از عشق‌های مادران‌مان وام گرفته است. 

+ راه می‌روم و به خودم می‌بالم. می‌نویسم و به خودم می‌بالم. لبخند می‌زنم و... حدس زدنش سخت نیست که من امروزم را بالیدن‌دِی نام نهاده‌ام. 

و در آخر یک نقل‌قول خوب از رولف دوبلی عزیز: از بین تمام احساسات، حسادت احمقانه‌ترین‌شان است. چرا؟ چون تقریبن به‌آسانی می‌توان خاموشش کرد، برخلاف خشم، ناراحتی، یا ترس. چگونه حسادت را مهار کنی؟ اول از همه، خودت را با دیگران مقایسه نکن. دوم، دایره‌ی توانایی‌ات را پیدا کن و خودت آن را پُر کن. موقعیتی را برای خودت خلق کن که در آن بهترینی. مهم نیست حوزه‌ی مهارتت چه‌قدر کوچک باشد، مهم این است که پادشاه قلعه هستی. #واژه‌بافی
۹۵/۰۶/۱۸
بلوط