شاید ما زندگی را چنانکه باید، دوست نمیداریم. آیا توجه کردهاید که احساسات ما را تنها مرگ بیدار میکند؟ رفیقانی را که تازه از ما دور شدهاند چه دوست میداریم، مگر نه؟ آن عده از استادانمان را که دهانشان پر از خاک است و دیگر سخن نمیگویند چه میستاییم! در این صورت، بزرگداشت آنان طبیعتن در ما پا میگیرد، همان بزرگداشتی که شاید آنها در همهی عمر از ما انتظار داشتند. ولی آیا میدانید برای چه ما همیشه نسبت به مردگان منصفتر و بخشندهتریم؟ دلیلش ساده است! با آنها الزامی در کار نیست. ما را آزاد میگذارند، میتوانیم هر وقت فرصت داشتیم بزرگداشت آنان را قرار دهیم. اگر ما را به کاری ملزم کنند فقط بهیادآوری ذهنی است، و قوهی حافظهی ما ضعیف است.
انسان چنین است، آقای عزیز، دو چهره دارد: نمیتواند بیآنکه به خودش عشق بورزد دیگری را دوست بدارد. #کتابستان
• سقوط - آلبر کامو
۹۶/۰۲/۰۶ | ۱۴:۱۹